باسلام
دلا نزد کسی بنشین که او از دل خبر دارد
به زیر آن درختی رو که او گلهای تر دارد
در این بازار عطاران مرو هر سو چو بیکاران
به دکان کسی بنشین که در دکان شکر دارد
ترازو گر نداری پس تو را زو رهزند هر کس
یکی قلبی بیاراید تو پنداری که زر دارد
تو را بر در نشاند او به طراری که میآید
تو منشین منتظر بر در که آن خانه دو در دارد
به هر دیگی که میجوشد میاور کاسه و منشین
که هر دیگی که میجوشد درون چیزی دگر دارد
نه هر کلکی شکر دارد نه هر زیری زبر دارد
نه هر چشمی نظر دارد نه هر بحری گهر دارد
بنال ای بلبل دستان ازیرا ناله مستان
میان صخره و خارا اثر دارد اثر دارد
بنه سر گر نمیگنجی که اندر چشمه سوزن
اگر رشته نمیگنجد از آن باشد که سر دارد
چراغست این دل بیدار به زیر دامنش میدار
از این باد و هوا بگذر هوایش شور و شر دارد
چو تو از باد بگذشتی مقیم چشمهای گشتی
حریف همدمی گشتی که آبی بر جگر دارد
چو آبت بر جگر باشد درخت سبز را مانی
که میوه نو دهد دایم درون دل سفر دارد
و در پایان یادی کنم از
گوته
"ما با آنچه که عاشقش هستیم شکل میگیریم "
عاشقانه زندگی کنید
*عشق آریایی2*...برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 331 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
من دلم می خواهدخانه ای داشته باشم پردوست.کنج هردیوارش دوستهایم بنشینندآرام،گل بگو،گل بشنو. هرکسی می خواهدواردخانه پرعشق وصفایم گردد،یک سبدبوی گل سرخ به من هدیه کند.شرط واردگشتن،شست وشوی دلهاست.شرط آن داشتن دل بی رنگ وریاست.بردرش برگ گلی می کوبم، روی آن باقلم سبزبهار،می نویسم ای یارخانه مااینجاست.تاکه سهراب نپرسددیگر خانه دوست کجاست؟!
*عشق آریایی2*...برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 354 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
تقدیم به شما " استادان ارجمندم " که صمیمانه دوستتان دارم:
گرگ هار
گرگ هاري شده ام
هرزه پوي و دله دو
شب درين دشت زمستان زده ي بي همه چيز
مي دوم ، برده ز هر باد گرو
چشمهايم چو دو كانون شرار
صف تاريكي شب را شكند
همه بي رحمي و فرمان فرار
گرگ هاري شده ام، خون مرا ظلمت زهر
كرده چون شعله ي چشم تو سياه
تو چه آسوده و بي باك خزامي به برم
آه ، مي ترسم ، آه
آه ، مي ترسم از آن لحظه ي پر لذت و شوق
كه تو خود را نگري
مانده نوميد ز هر گونه دفاع
زير چنگ خشن وحشي و خونخوار مني
پوپكم ! آهوكم
چه نشستي غافل
كز گزندم نرهي، گرچه پرستار مني
پس ازين دره ي ژرف
جاي خميازه ي جاويد شده ي غار سياه
پشت آن قله ي پوشيده ز برف
نيست چيزي، خبري
ور تو را گفتم چيز دگري هست ، نبود
جز فريب دگري
من ازين غفلت معصوم تو ، اي شعله ي پاك
بيشتر سوزم و دندان به جگر مي فشرم
منشين با من ، با من منشين
تو چه داني كه چه افسونگر و بي پا و سرم ؟
تو چه داني كه پس هر نگه ساده ي من
چه جنوني، چه نيازي، چه غمي ست ؟
يا نگاه تو ، كه پر عصمت و ناز
بر من افتد ، چه عذاب و ستمي ست
در دم اين نيست ولي
در دم اين است كه من بي تو دگر
از جهان دورم و بي خويشتنم
پوپكم ! آهوكم
تا جنون فاصله اي نيست از اينجا كه منم
مگرم سوي تو راهي باشد
چون فروغ نگهت
ورنه ديگر به چه كار آيم من
بي تو ؟ چون مرده ي چشم سيهت
منشين اما با من ، منشين
تكيه بر من مكن ، اي پرده ي طناز حرير
كه شراري شده ام
پوپكم ! آهوكم
گرگ هاري شده ام
*عشق آریایی2*...
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 382 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
تقدیم به استاد عزیز و گرانقدرم استاد اسمعیل خانی
به سراغ من اگر مي آييد
پشت هيچستانمپشت هيچستان چتر خواهش باز است
تا نسيم عطشي در بن برگي بدود
زنگ باران به صدا مي آيد
آدم اينجا تنهاست
و در اين تنهايي سايه ناروني تا ابديت جاري است
به سراغ من اگرمي آييد
نرم و آهسته بياييد مبادا كه ترك بردارد
چيني نازك تنهايي من
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 324 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
زندگي خالي نيست: مهرباني هست، سيب هست، ايمانهست. آري تا شقايق هست، زندگي بايد كرد
شب آرامی بود
میروم در ایوان،
تابپرسم از خود
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 386 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
آغاز سال
7034 میترائی و 3750 زرتشتی برابر با 1391 هجری
بر تمام هموطنان ایرانی و خانواده عزیزشان
خجسته باد
به امید سرافرازی وطنمان ایران و به یاد دوستان از دست رفته که همیشه در قلبمان جای دارند. ای هموطن از هر کجای این دنیا که باشی دوستت دارم و بهترینهارا برایت آرزومندم به امید روزی که جشن آزادی را در گوشه و کنار خاک ایران زمین بر پا کنیم. جاوید ایران و ایرانی .. هر روزتان نوروز، نوروزتان پیروز و خجسته.
سال نو آمد ای سپاس
جـــان ما آسوده دار و شـــــادمان
هم خـِرَد افزای و هم مهر و توان
روز نــــو، امـّــید نو بر دل نشـــان
گشت گرداگرد مهر تابناک ایران زمین
روز نو آمد و شد شادی برون زندر کمین
ای تو یزدان ای تو گردانندهی مهر و سپر
بر ترینش کن برایم این زمان و این زمین
*عشق آریایی2*...
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 345 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
چند سالی استكه جوانان ایرانی روزی را گرامی میدارند به نام روز ولنتاین (والنتاین یا Valentine) و در این روز اقدام به ارائه هدیه ولنتاینبه كسانی كه دوستشان دارند میكنند ، غافل از اینكه تاریخچه روز عشق ایرانی بسیارقدیمی تر از ولنتاین است. روز والنتین یا والنتاین یا ولنتاین، (روز عشاق و یا روزعشقورزی) عیدی در روز 14 فوریه (۲۵ بهمن ماه و بعضی سالها ۲۶ بهمن ماه) و دربرخی فرهنگها روز ابراز عشق است. تاریخچه کامل و دقیق والنتاین در دست نیست و دراین مورد حكایات متعددی نقل شده است؛ اما آنچه از پیشینه این روز میدانیم باافسانه درآمیخته است. پیشینه تاریخی ولنتاین، تنها به حدود 1700سال پیش بازمیگردد،در حالی كه رسمی بسیار قدیمتر و با شکوهتر با نام «سپندارمذگان» یا «سپندارمذ» یا اسفندگان از بیشاز پنج هزار سال پیشینه در ایران برخوردار بوده و میتوان گفت، ولنتاین کپیبرداریشده این جشن باستانی ایرانی است. البته برخی نیز شیرین كاری كرده اند و از 14فوریه تا 5 اسفند را دهه عشق نامیده گرامی میدارند! (پنجم اسفند بر مبناي تقويم باستاني ايران زمين برابر با 29 بهمن بر مبناي تقويم كنوني)
هنوز نیز دربرخی از گوشههای ایران زمین مانند اصفهان، پهله، ری و دیگر شهرهای ناحیه مرکز وغرب ایران، مراسم جشن اسفندگان همچون گذشته برگزار میشود، در این روز، بانوانلباس و کفش نو میپوشند، زنانی که مهربان، پاکدامن، پرهیزگار و پارسا بودهاند ودر زندگی زناشویی خود فرزندان نیک را به جامعه تحویل داده، تشویق میشوند و ازمردهای خود پیشکشهایی دریافت میکنند. آنها در این روز از کارهای همیشگی خود درخانه و زندگی معاف شده و مردان و پسران، وظایف جاری زنانه را در خانه به عهده میگیرند.اینجشن را با نامهای جشن برزیگران هم نامیدهاند.در روز اسپندگان چند جشن با مناسکیبهخصوص برگزار میشدهاست. نخستین آنان جشن مردگیران یا جشن مژدگیران بود که ویژهزنان بود. در این روز مردان برای زنان هدیه میخریدند و از آنان قدردانی میکردند.امروزه نیز بیشترین جنبهٔ مورد تأکید در اسپندگان قدردانی از زنان است.
"سپندارمذ" لقب ملی زمین است. یعنی گستراننده، مقدس، فروتن. زمیننماد عشق است چون با فروتنی و گذشت به همه عشق میورزد.
"سپندارمذگان" جشن زمین و گرامی داشت عشق است که هر دو در کنارهم معنا پیدا میکردند. در این روز زنان به شوهران خود با محبت هدیهمیدادند.
مردان نیز زنان و دختران را بر تخت شاهی نشانده، به آنها هدیه داده و از آنها اطاعت میکردند.
جشن "سپندارمذگان" یا "اسفندگان"، روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده است.
بیایید
همه ساله به جای ولنتاین
در 25 بهمن ماه
سپندارمذگانرا در29بهمن را
جشنبگیریم
و به نشانهعاشقی این روز را برای عشقمان
شیرین سازیم.
سپندارمذگان روزمهر و مهرورزی ، روز مهر به زن ، زمین و ایران.
*عشق آریایی2*...برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 334 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
بگویید بر گورم بنویسند
زندگی را دوست داشت
ولی آن را نشناخت
مهربان بود
ولی مهر نورزید
طبیعت را دوست داشت
ولی از آن لذت نبرد
در آبگیر قلبش جنب و جوش بود
ولی کسی بدان راه نیافت
در زندگی احساس تنهایی می نمود
ولی هرگز دل به کسی نداد
وخلاصه بنویسید
زنده بودن را برای زندگی کردن دوست داشت
نه زندگی را برای زنده بودن
روحش شاد و یادش گرامی
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 336 تاريخ : دوشنبه 9 ارديبهشت 1392 ساعت: 0:10
زیر این گنبد کبود
عشقی بالا تر ازتو نبود
عشقی که هرگز از یادم نمیره
بلکه تو دلم پر رنگ ترم میشه
میمونه و میکوبه تو قلبم همیشه
وقتی نزدیکم میشی تو کم کم
وقتی تو چشات میشینه شبنم
دلم میخواد بیاد زیر پات
میخوام بمیرم جلوی اون نگات
چه زیباست اون لحظه ها که خیره میشم تو نگات
واسه من بهترین لذت هاست
چه زیباست گفتن از تو سخن
روزایی که بودیم باهم
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 367 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 305 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 299 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
آسمـــــون میبـــــاره , حتـــی یه لحظــه آروم نداره
چـــرا بین دلـامون دیــــواره؟
یه لحظـــــــــه... نگام کــــــــن...
شاید چشام منو یادت بیــاره
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 258 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
عشق زیباست اما غم دارد
عشق زیباست اما دل را می سوزاند
عشق زیباست اما نفسهای خسته ، دیگر تاب تحمل غمش را ندارد
عشق زیباست اما دیوانگی هم عالمی دارد
عشق تار و پود شکسته قلب را جلا می دهد
عشق قلب بیقراری را طوفانی می کند
عشق تنها امید قلب یک عاشق است
عشق مقامی بس عظیم و والا دارد
عشق معنای تمام زندگی یک عاشق است
عشق دل را بیقرار می کند و چشم را گریان
چشم هایی که برای عشق ، اشک می ریزند ، بسیار مقدس هستند
عشق صدای تیک تاک قلب عاشق است
قلبی که هر لحظه احساس می کند در حال خاموش شدن است
عشق صدای نبض زندگی است
زندگی و دار و ندار یک عاشق ، در عشقش خلاصه می شود
ای کاش معنای واقعی عشق را درک می کردیم
ای کاش هر لحظه ای با عشق نفس می کشیدیم
ای کاش فاصله ها را با رنگ زیبای عشق ، زیباتر می دیدیم
ای کاش عشقی وجود داشت که هیچگاه از بین نمی رفت
ای کاش تمام عشقهایمان جاودان بود و زیبا
ای کاش زیبایی و پاکی عشق را درک می کردیم
عشق زیباست به زیبایی و پاکی یک نگاه ساده
عشق مقدس است به تقدس یک قلب عاشق و شیدا
عشق تکان دهنده است حتی اگر یک عشق خیالی باشد
و عشق صدای فاصله هاست
حتی اگر سکوتی بس عظیم در آن نهفته باشد
عشق زیباست حتی اگر تنها یادگار از عشق ، حسرت جدایی باشد
عشق دوست داشتنی است حتی اگر زیر بار غم عشق ، شکسته شویم
عشق مقدس است حتی اگر رویایی بیش نباشد
ای کاش می شد حرف یک عاشق رااز نگاهش خواند
و صدای قلب بیقرارش را شنید
عشق را دوست دارم حتی اگر عاشق بودنم جرمی بیش نباشد
و عشق صدای فاصله هاست
*عشق آریایی2*...
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 264 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
بدو ادامه مطلب
*عشق آریایی2*...برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 303 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
اتل متل توتوله این پسره سوسوله
موهاش همیشه سیخه نگاش همیشه میخه
چت میکنه همیشه بی مخ زدن؟نمیشه
پول از خودش نداره باباش رو قال میذاره
دی اند جیشو میپوشه میشینه بعد یه گوشه
زنگ میزنه به دافش میبنده هی به نافش
که من دوست میدارم تاج سرم میذارم
صورت رو کردی میک آپ بیا بریم کافی شاپ
تو کافی شاپ،می خنده همش خالی میبنده
بهم میگن خدایی! چقدر بابا بلائی!
همه رو من حریفم میذارم توی کیفم
هزارتا داف فدامن منتظر یه نامن
ولی تویی نگارم برات برنامه دارم
اگه مشکل نداری میام به خواستگاری!
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 295 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
من یه شکلات گذاشتم توی دستش..اونم یه شکلات گذاشت توی دستم
.من بچه بودم...اونم بچه بود
.سرمو بالا کردم ..سرشو بالا کرد
دید که منو میشناسه.خندیدم گفت: دوستیم؟
...گفتم: دوست دوست
گفت: تا کجا؟
!گفتم: دوستی که تا نداره
!گفت :تا مرگ
!!!خندیدم و گفتم: تا نداره
!!!!گفت: باشه! تا پس از مرگ
!گفتم: نه! تا نداره
گفت: قبول! تا اونجاییکه همه دوباره زنده میشن..یعنی تا زندگی بعد از مرگ باز هم با هم دوستیم..تا بهشت..تا جهنم..تا هر جا که باشه من و تو با هم دوستیم
خندیدم . گفتم: تو براش تا هر کجا که دلت میخواد یه تا بذار! اصلا یه تا بکش از سر این دنیا تا اون دنیا! اما من اصلا تا نمیذارم!
!!! دوستی تا نداره
نگام کرد..نگاش کردم. باور نمیکرد..
میدونستم... اون میخواست حتما دوستیمون تا داشته باشه. دوستی بدون تا رو نمیفهمید
.گفت :بیا برای دوستیمون یه نشونه بذاریم
.گفتم: باشه. تو بذار
گفت: شکلات! هر بار که همدیگر رو می بینیم یه شکلات مال تو ..یکی مال من! باشه؟
!گفتم: باشه
هر بار یه شکلات میذاشتم توی دستش اونم یه شکلات توی دست من. باز همدیگه رو نگاه میکردیم..یعنی که دوستیم! دوست دوست
من تندی شکلاتم رو باز میکردم و میذاشتم توی دهنم و تند تند اونو میخوردم.
میگفت ای شکمو! تو دوست شکمویی هستی! و شکلاتش رو میذاشت توی صندوق کوچولوی قشنگ.
میگفتم بخورش! میگفت نه! تموم میشه!میخوام تموم نشه! میخوام برای همیشه بمونه.
صندوقش پر از شکلات شده بود و هیچ کدومش رو نمیخورد.من همش رو خورده بودم. گفتم اگه یه روز شکلاتهاتو مورچه ها بخورن یا کرمها..اون وقت چی کار میکنی؟ گفت مواظبشون هستم. میگفت میخوام نگهشون دارم تا موقعیکه دوست هستیم...و من شکلات و میذاشتم توی دهنم و میگفتم نه! نه! تا نداره!! دوستی که تا نداره!
یه سال..دو سال..چهار سال..هفت سال...ده سال..بیست سال...شده که گذشته.
حالا اون بزرگ شده و منم بزرگ شدم. من همه ی شکلاتهای خودم و خوردم..اون اما همه ی شکلاتهاشو نگه داشته.
حالا اومده امشب که خدافظی کنه. میخواد بره.. بره اون دور دورا...میگه میرم اما زود برمیگردم! من میدونم ..میره و برنمیگرده...
یادش رفت شکلات رو به من بده. من اما یادم نرفت. یه شکلات گذاشتم کف دستش گفتم این برای خوردن..یه شکلاتم گذاشتم کف اون دستش گفتم اینم آخرین شکلات برای صندوق کوچولوت! یادش رفته بود که صندوقی داره برای شکلاتهاش! هر دو تا رو خورد! خندیدم..
میدونستم دوستی من تا نداره...
میدونستم دوستی اون تا داره.. مثل همیشه!
خوب شد همه ی شکلاتهام رو خورده ام ...اما اون هیچکدومش رو نخورد..
حالا موندم که با یه صندوق پر از شکلات نخورده چی میخواد بکنه؟؟؟
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 259 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
شاپرک بالت شکسته پر پرواز تو بسته می بینم غم توی چشمات چه غریبونه نشسته شاپرک خوابه قناری چه جوری دووم میاری گلا پژمرده و زردن تو عجب طاقتی داری شاپرک دردت به جونم تورو از خودم میدونم بذار یه شعری که گفتم واسه دلت بخونم شاپرک دل توی سینه ساعت ها تنها می شینه وقتی شب می رسه از راه خواب پروازو می بینه واسه زخمات یه دوا نیس دلم از دلت جدا نیس توی این غربت جونگیر یه نگاه اشنا نیس هر جا که می ری خزونه غروبه دل نگرونه آفتابش جونی نداره اما شب اینجا می مونه نمی دونم مثه بارون رو کودوم شونه ببارم روی شاخه ها تو غربت شاپرک من تورو دارم
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 257 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 258 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:11
برچسب : نویسنده : hojat0098 eashghe-ariyaie2 بازدید : 276 تاريخ : يکشنبه 8 ارديبهشت 1392 ساعت: 20:10